{متن آهنگ «دل» از سمی‌لو، دِ دان و رها}

[قسمت یک]
منو این همه شراب
این جماعت خراب
به تو می‌نگرم از دور
وارد با ناز شد
مردیم و عشق آغاز شد
به تو می‌نگرم از دور
سوادی ندارم
نیست من در توانم
که بخوانم از آن چشمان تو راز تو را
تلخم همچو شراب
تو ببین حال مرا
قدحی پر بکن
سر بکش جان مرا

[همخوان]
ای عاشق شده این دل
بگو تو می‌رسی کی
که من همیشه مستم
آی آیینه که فردا
در تو بینم خودم را
همینم که هستم

[قسمت دو]
نفس می‌کشم به هوای تو
دلم میره من برای تو
برای تو
وقتی پیشتم نه نمیشه رفت
شدم گیج و مست لبای تو
شراب چون
چشات ساختن از این آدم یه یاغی یه دیوونه
که رفتی حالمو بعد تو هیچ ساقی نمی‌دونه
با تو هر ثانیه هرجا میشه تو لحظه‌ها گم شد
نشو دور نه تویی نورم بری تاریک این خونه
[همخوان]
ای عاشق شده این دل
بگو تو می‌رسی کی
که من همیشه مستم
آی آیینه که فردا
در تو بینم خودم را
همینم که هستم
ای عاشق شده این دل
بگو تو می‌رسی کی
که من همیشه مستم
آی آیینه که فردا
در تو بینم خودم را
همینم که هستم