[متن آهنگ «شیخ حیله‌گر» از یاس]

چیست فرق آدمی با جانور
تا که می‌نازد به خود از آن بشر؟

آدمي را گر نبود اين امتياز
بود بيش از جانور غرق نياز

هست اين نيروي ممتاز بشر
عقل دورانديش و آينده‌نگر

در شگفتم من چرا اين برتري
گشته در او مايه وحشی‌گری؟

در طبيعت بی‌گمان هر جانور
هست در هنگام سیری بی‌خطر

من نمی‌دانم چرا نوع بشر
وقت سيري می‌شود خون‌خوارتر

در ميان جنگل دور و دراز
هيچ حيوان ديده‌ای همجنس‌باز؟

هيچ شيری ديده‌ای در بيشه‌زار
جمع شيران را کشد بالای دار؟
هيچ گرگی بوده کز بهر مقام
گرگ‌ها را کرده باشد قتل عام؟

هيچ ماری ديده‌ای با زهر خود
کشته‌ها بر پا کند در شهر خود؟

هيچ ميمون ساخته بمب اتم؟
تا که هستی را کند از صحنه گم؟

ديده‌ای هرگز الاغی باربر
مين گذارد کار زير پای خر؟

هيچ اسب ديده‌ای غيبت کند؟
يا به اسب ديگری تهمت زند؟

هيچ خرسی آتش افروز کند؟
يا گرازی خانمان سوزی کند؟

هيچ گاوی ديده‌ای کز اعتياد
داده گاو و گاوداری را به باد؟

پس چرا انسان با عقل و خرد
آبروی دام و دد را می‌برد؟

پس بود ديوانه بی‌آزارتر
زانکه محروم است از عقل بشر
مولوی استاد حکمت در جهان
کرده بس اين نکته را شيرين بيان

آزمودم عقل دور انديش را
بعد از اين ديوانه سازم خويش را

زين سبب آن کس که می‌نوشد شراب
تا شود لايعقل و مست و خراب

چون شود از عقل و حيلت بی‌خبر
بس شرف دارد به شيخ حيله‌گر