[اینترو]
درسته، مرگ پایانِ ماجرا نیست
درسته، زندگی جریان داره
چون انرژی از بین نمیره
فقط از حالتی به حالتِ دیگه تبدیل میشه
خب اینو همه میدونن
چیزی که باید بهش توجه بشه رو
میگم حالا در ادامه
[ورس یک]
منو از ریشه بُریدن
تازه قبلش همه میوه هامو چیدن
همه یِ برگ ها که ریختن
همه شاخه هامو کندن
همه این حالمو دیدن
من سقوط کردم و، همه سکوت کردن
من چه سوخت قلبم و همه چه سود کردن
من شدم تاریکیه، همه شدن نور این وسط
همه شدن تبر همه زخم دارن رو این جسد
همه یه جور سهم دارن، از این بدن
محو آسمون شدم، که منو زمین زدن
من میخواستم که اصلاً نه به اهل این زمین نگم
شاید واسه همین بَدم
[کورس]
من شدم خونه یِ امن، من شدم خون توو رگت
همه رسوب کردن
من شدم بد آدمه، همه که خوب کردن
پس چه زود رفتن، همینه خونِ قلبم
همینه کوه دردم
من شدم خونه یِ امن، من شدم خون توو رگت
همه رسوب کردن
من شدم بد آدمه، همه که خوب کردن
پس چه زود رفتن، همینه خونِ قلبم
همینه کوه دردم
[بریج]
چیزی که باید بهش توجه بشه اینه که
انرژی وقتی به یه حالت دیگه تبدیل میشه
دیگه اون حالت قبلی نیست
یعنی وقتی یکی میمیره دیگه اون آدم قبلی نیست
در هر صورت باید بتونی با قبلیه خداحافظی کنی
وگرنه جدیده نیست، عجب، این بده
حالا مثال بزنم؟ مثلا من درخت باشم دیگه دونه نیستم
باید با دونه بودن خداحافظی کنم
خونه باشم دیگه درخت نیستم و باید دیر یا زود
با ریشه و برگ خداحافظی کنم
پس از وقتی لونه شدن شروع میشه، درخت بودن تموم میشه
[ورس دو]
بهت گفتم بری میمیرم و با اولین پرواز رفتی
من از اول شروعت میکنم هر دفعه تو، هر بار سختی
تو میدونستی همه چیزمی، هر کی بخواد نباشه تو هستی
تو چشمتو به رو این همه علاقه بگو صد بار چطور بستی
اصلا انگار …
[کورس]
من شدم خونه یِ امن، من شدم خون توو رگت
همه رسوب کردن
من شدم بد آدمه، همه که خوب کردن
پس چه زود رفتن، همینه خونِ قلبم
همینه کوه دردم
من شدم خونه یِ امن، من شدم خون توو رگت
همه رسوب کردن
من شدم بد آدمه، همه که خوب کردن
پس چه زود رفتن، همینه خونِ قلبم
همینه کوه دردم
[بریج]
رفتنی باید بره، با موندش فقط نگرانی درست میکنه
چیزی که نگرانت کنه، کنترلت میکنه
و اگه کنترل بشی، حتما سرعتت پایین میاد
حتما عقب میمونی
اگه عقب بمونی، حتماً حذف میشی
و تو هم حذف میشی …
[ورس سه]
نگران تو ام هر ثانیه
نگرانی داره، هی من رو از توو میخوره
خوب نیست برام …
تا میگم این آخرشه، این زمین لعنتی
بدترش رو روو میکنه زودی الآن
من هم صبرم یه اندازه ای داره
من هم نصفه و نیمه آدمم
من هم * بازی رو بلدم
من هم مثل تو فیلم عالمم
آره انگار
[کورس]
من شدم خونه یِ امن، من شدم خون توو رگت
همه رسوب کردن
من شدم بد آدمه، همه که خوب کردن
پس چه زود رفتن، همینه خونِ قلبم
همینه کوه دردم
من شدم خونه یِ امن، من شدم خون توو رگت
همه رسوب کردن
من شدم بد آدمه، همه که خوب کردن
پس چه زود رفتن، همینه خونِ قلبم
همینه کوه دردم