[اینترو]

دیدی یه وقتایی وارد یه جایی میشی

حس میکنی قبلاً اونجا بودی

قبلاً اونجا رو دیدی

یا مثلا یکیو برا بارِ اول میبینی

حس میکنی از قبل میشناسیش

یا میتونی دوسش داشته باشی

بله منم دیدم

ولی خب این حسِ توئه

ممکنه اون آدمه اصاً تو رو نشناسه و

ازت خوشش نیاد

یا مثلاً اون جائه برا تو خوب نباشه

پس ببین یه سری چیزا از بیرون سفیده
از درون سیاه

[ورس یک]

آره من با تو گرفتم از طبیعت انگاری یه کادو رو

منم پیشِ تو حس کردمش اون دژاوو رو

منم درسته خواستم از خدا یه جا تو رو

ولی با همه این حرفا بازم بذار برو

بذار توو حال خودم باشم برو از منِ خسته

اصلاً هم فاصلتو کَم نکنش

برو اعتنا نکن قلبمو بهش

زدن انگار هر چی جمع کردمو چشم

[کورس]

بذار تتوو حالِ خودم باشم

حال ندارم خامت کنم تا شب
بذار توو حال خودم باشم

توو تنهاییم میذارم جایِ تو چند تا شمع

بذار تتوو حالِ خودم باشم

من حال ندارم خامت کنم تا شب

بذار توو حال خودم باشم

توو تنهاییم میذارم جایِ تو چند تا شمع

[بریج]

آدمایی که دل کَندنو بلد نیستن

معتادا و، قاتلا و دزدا رو بوجود میارن و

آدمایی که دل کندنو بلدن، قهرمانا رو میسازن

پس ببین، دل کندنو یاد بگیر

[ورس دو]

بذار توو حالِ خودم باشم
منو هُل بده از بالای بالکن تووی مغزت

توو بیخیالِ اینو اتاقِ من شو

برو رو کاناپه حال کن جون جدت

بذار توو حال خودم باشم

من از دنیا پُره قلبم ، خودِ دردم

برو از من یه کمی دور شو

که من تو رو هم پُرت کردم

[بریج]

خب میگفتم

بله، دل کندن از هر چیزی و هر کسی رو یاد بگیر

چون فقط اینجوریه که میتونی بخشنده باشی و

تا بخشنده نباشی شبیهِ خدا نیستی

ببین تا از چیزی دل نکَنی نمیتونی ببخشیش

دقت کن ، تا از چیزی دل نکَنی نمیتونی ببخشیش

[کورس]

بذار تتوو حالِ خودم باشم

حال ندارم خامت کنم تا شب

بذار توو حال خودم باشم

توو تنهاییم میذارم جایِ تو چند تا شمع

بذار تتوو حالِ خودم باشم

من حال ندارم خامت کنم تا شب

بذار توو حال خودم باشم

توو تنهاییم میذارم جایِ تو چند تا شمع

[ورس سه]

بذار توو حالِ خودم باشم

منو بندمو رها کن

عه ، پیاده کن منو داغونو همینجا

خنده رو سوار کن

بذار توو حالِ خودم باشم

این منه ریشش خشکیده

برو با یه با ادب که

بالاخره یه روز این دیوونه

بی شک فحش میده

بذار توو حالِ خودم باشم

بکن این رگه رو پاره

تو بذار برو که حرفات

همشون فقط شعاره

کهیر زد این تنم دوباره

[کورس]

بذار تتوو حالِ خودم باشم

حال ندارم خامت کنم تا شب

بذار توو حال خودم باشم

توو تنهاییم میذارم جایِ تو چند تا شمع

بذار تتوو حالِ خودم باشم

حال ندارم خامت کنم تا شب

بذار توو حال خودم باشم

توو تنهاییم میذارم جایِ تو چند تا شمع

بذار توو حالِ خودم باشم …