من خستم ...
دنیا ، یه جور رقص خاص ...
باهاش برقص ...
دنیا
همه چی در رفت ا
ز دستَم
نفهمیدم
چی شُدِش
اصلاً
انگار یهویی
برق رفت
هرکی اومد
از همون اول
هی وَر رفت
با دِلِمونو بعد رفت
شد سردرد و بدتر
هَمَش عقب گرد
جا پیشرفت و
هرکس که اومد
یه نیش زد
یه نیشخند
به ریشَم
روزایی که اینجوری میشَم
هیشکی نبوده پیشَم
نِمونَش همین دیشب
من خَستَم اما میدونم ،
که میرسم بالاخره
من میسازم دوباره
دنیامو یه نفره
من خستم اما میدونم ،
که میرسم بالاخره
من میسازم دوباره
دنیامو یه نفره
نمیدونم کی بود کِی ،
انگار همین دیروز هِی
یه عالَمِ بی روح ،
یه آدمِ دیوونه
یه مغزِ پنچر
یه دست به خودکار
یه دست به خنجر
به بغض که وصلِ حنجِرَس
و یه جغد که پشتِ پَنجِرَس
دنیا داشته مزه بد واس من ،
الکی معذرت خواستم
حتی واسه کاری که نکردم
عذرمو واسه مغزِ رَد خواستن
نمیدونم چی شد هِه
ولی ای کاش میشد که
یکمی آروم شَم
یکمی کم بشه
از این شوکه
دِلَم یه همدم میخواد
تو فاز شلوغی نیستم
هرچند زیاد
ولی تنهایی اُوِر زده بالا ،
وقتشته هم خرجَم بیاد
من از همه خَستَم ،
از همه کَندَم
من دیگه دورَم از همه ،
میبینی اینجوری عمدَنِ عمداً
من خَستَم اما میدونم ،
که میرسم بالاخره
من میسازم دوباره
دنیامو یه نفره
من خَستَم ...
ن هکاریش ندارم دنیارو
، تکراری شده بازیش برا من
دنیا یه لوپِ سادَس ی
ه صبح ظهر شب
ولی خُب کاری کرد
که بزرگ شَم
شبای بارونی اینو یادم دادَن
یه وقتا گریه میده آرامش به آدم واقعاً
گریه گن ، اشک بریز
، راحت باش با من
که من خَستَم اما میدونم ،
که میرسم بالاخره
من میسازم دوباره
دنیامو یه نفره
من خَستَم اما میدونم ،
که میرسم بالاخره
من میسازم دوباره
دنیامو یه نفره