؛[مقدمه]؛
این همه راه اومدیم
این همه این همه زمان گذشته
؛[قسمت اول]؛
رسیدم سر جام، هنوزم سر پام
وعدهی عسل و ظرف طلا دروغه
همش زهرماره، تلخی تو کام
مینوشمش با عشق
مساله باوره
این تن یه ابزاره
کنترل تو سره
یادمه بال داشتم که پر پره
ازم گرفتنش پس میگیرم بلاخره
فکر من پروازه، یک یا دو نفره
سه یا پنج یا هشت یا سیزده
تا که باشن همه
عشق من پروازه
یکی باشن همه
این همه رویامه تو فکر میکنی کمه
یه نمه ممه رو کن بشم از این فضا دور
همه رو جادو کردی تو با چوب هالیوود
برید جلو بزنید بوق
همه واق واق دروغ
من این ذهنو خالی کردم هی نکنید شلوغ
رد میشی باز میزنی بوق
من قبولم تو کارنامهام
میرم راهم تا که بشم محو تو غروب
مثل لاکی لوک مثل ایستوود
خط افق یعنی اومد بخش بعد
دو تا روی ضرب سه تا ضد ضرب
وقتی خودم تشنهام بسازم تشنه لب ؟
کسی پشت گیشه نیست
همه وایستادن صف
این تصویر تو پوستر میزنه تورو گول
میشی یه سرباز میکنی قبول
دستت اسلحه ست، رت ت ت ت ت بوم
از بالا میچکه تا کل تصویر بشه خون
؛[قسمت دوم]؛
بعد مرگ همه میشن آزاد
مهم آزاد زیستن بود
نرسوندن آزار
دورم سیم خار دار
هی دارم با خار کار
شتر سینه کینه
شترم که خارخوار
رد میشم تو این برهوت جا میزارم کود
تو رو نمیدونم
من میپیچم ملکوت
اونجا که عقل میزنه سوت
اونجا که دل میکشه ووووو
نوشتهها میرن تا تموم شه تو سکوت
بی حرکت ساکن، ابر متراکم
توی جریان توی باطن
حقیقت محض حاکم
توهم ها دورن
تصویرها پر نورن
دنیای بعد لمسه
تا ابد تو این خونهام
؛[قسمت پایانی]؛
تا ابد تو این خونهام
تا ابد تو این خونهام
تا ابد تو این خونهام
تا ابد تو این خونهام