وقتی تو کنارمی قدمام میدن معنی
دستمو میگیری من میخورم زمین
بلند میشم میتکونی از تنم خاک
نشون میدی راهی رو که میرسه به شیر آب
من میشناسمت، من حتی دیدمت تو خواب
لای سرسره ها و سر و صدا اون همه داد
حست میکنم، روز اول مدرسه
امنیتی که تو گرماییه که تو دستشه
داد میزنن صف بشین یکه سه تقسیم
من و تو تو یه کلاسیم دیگه نمیترسیم
وقتی تو کنارمی پیش بیاد هرچی
فحش و مشت و لگد یخ بیار سرد شیم
میجنگیم و میشناسیم تا یه روز مرد شیم
میفهمیم و میسازیم تا یه روز پدر شیم
وقتی تو کنارمی حس میکنم کاملم
توحملش میکنی ولی انگار من حاملم
دلم میخواد هر چی دارم رو همه یه جا بدم
تو بخندی اون بخنده، من وا برم
وقتی تو کنارمی، ندارم هیچ غمی
خنده ها کمان، شادیا کمین
دسته ها تو دستمون و دکمه ها زدیم
بین توپ و تانک شدیم آدم آهنی
تو هم با منی میریم مرحله بعد
غول آخرش مونده بالاخره میشه رد
دستگاه خاموشه من با خودم نشستم لب تخت
فکر میکنم روز بعد، فکر میکنی روز بعد
چی میاد به سرمون جز یه ذره مو
همرو میتراشم و میزنم از خونه بیرون
کف خیابون، اونجا که درسه فراوون
سختیا میان تا ته روز بشن آسون
وقتی تو کنارمی نمیشم هراسون
مهرشهر رو پیاده میرم رو به لواسون
همپای پاهامی رد میشیم از کوچه
یک و یک تک تک روحم کولوچه
دنیا هم هزار دستش که همه پوچه
یه خالی بازی کن برام تا که گل رو شه
یه گوشه نشستم اندیشه از پوشه
تصاویر میریزن رو میز شیشه
مطالعه آزاد شک به یقین یقین به باور
همون واقعیتیه که هر آدمی توشه
تو هم کنارمی، دمم گرمه
یه چیزی تو گلومه، ورم کرده
اینا اعماق وجودمه توی سرمه
اون بالا من این پایین جمله رو لبمه
نخواستم با گفته هام بزنن صدمه
وحدت یه کلمه اشهدمه
وقتی تو کنارمی وقت رفتنمه
یه دقیقه صبر بکن کفنم تنمه...