Bahram
Parvardegar
[متن آهنگ «پروردگار» از بهرام]

[مقدمه]
ولفگان
نیما شیدی
بهرام

[قسمت ۱: ولفگان]
وجودم رو فرا گرفت حس و حال غریب
توی سرم تکرار میشه یه سوال عجیب
نمیفهمم چی می‌خوام من از این دنیای پست
هرجور حساب کنم میبینم آره خدایی هست
اونه که من رو آفریده، حافظ منه
مث خون تو رگ، مث جون تو بدنه
اون که همیشه و همه وقت فکر منه
نه فقط فکر من، هست فکر همه
صاحب هستی و هر چی که هست درون اون
خالق فصل بهار، خالق فصل خزون
مالک فزونی بخش، ناظم ستاره‌ها
غاصب ستمگرها، راحم مستضعف‌ها
واسه تو می‌خونم خدای من پروردگارم
پیش لطف و کرم تو، من چه رو سیاهم
خیالم آسوده میشه اگه باشی کنارم
خدایا من رو ببخش و بگذر از این گناهم

[همخوان: بهرام و ولفگان]
می‌دونی خیلی خسته‌م و
پیشت دست و پا بسته‌م و
هیچم، میدونی قصدم رو
خدا، ای خداااا
می‌بینی بال و پر شکستم
بازم اینجا نشستم
تنها به امید تو هستم
خدا، ای خداااا
می‌دونی خیلی خسته‌م و
پیشت دست و پا بسته‌م و
هیچم، میدونی قصدم رو
خدا، ای خداااا
می‌بینی بال و پر شکستم
بازم اینجا نشستم
تنها به امید تو هستم
خدا، ای خداااا
[قسمت ۲: نیما شیدی]
پروردگارم، تویی کنارم
همیشه و همه وقت هستی به یادم
حرف زدن و خوندنم هم تو دادی یادم
همیشه به فکرتم چه غمگین چه شادم
وجودم از توست اینو میدونم
میدونم اگه بمیرم زنده میمونم
ای خدا من مجرم، تویی قاضی ام
هر حکمی که بدن من راضیم
تو این دنیا محکوم به زندگی
تو اون دنیا مجرم به بندگی
خدایا دیدن نعمت لذت
ولی نرسیدن بهش ذلت
خودت عادلی، قضاوتش کن
ببین اگه کافیه دیگه بسش کن

[همخوان: بهرام و ولفگان]
میدونی خیلی خسته‌م و
پیشت دست و پا بسته‌م و
هیچم، میدونی قصدم رو
خدا، ای خداااا
میبینی بال و پر شکستم
بازم اینجا نشستم
تنها به امید تو هستم
خدا، ای خداااا
می‌دونی خیلی خسته‌م و
پیشت دست و پا بسته‌م و
هیچم، میدونی قصدم رو
خدا، ای خداااا
می‌بینی بال و پر شکستم
بازم اینجا نشستم
تنها به امید تو هستم
خدا، ای خداااا
[قسمت ۳: بهرام]
گفتم تنهام گفتی تا ابد هستم کنارت
گفتم گیج شدم گفتی عقل رو کردم نثارت
گفتم لیاقتش گفتی خودم بهت دادم
گفتم چی میخوام ازم گفتی نبر از یادم
گفتم تو چی هستی گفتی روح تو بدنت
گفتم چرا تو بدن من تو گفتی امن تره
گفتی بهرام تو دریایی نکن خودت رو قطره
گفتم تکیه‌گاه میخوام تو شدی یه صخره
گفتم بودن تو این دنیا واسم خفت داره
گفتم زود قضاوت نکن، همش حکمت داره
گفتم نیاز دارم به کمکت پروردگارم
حالا که توی هر منکراتی پرونده دارم
گفتی بهرام غرق شدی توی اسکناس سبز
گفتم خدای من جایی واسه التماسم هست؟
گفتم ازم بگذر گفتی باید خودت بگذری
گفتم گذشتم منو ببر جای بهتری
گفتم ببخش تو بدی های منو خاک کردی
گریه کردم گفتی گریه نکن اشکو پاک کردی

[همخوان: بهرام و ولفگان]
میدونی خیلی خسته‌م و
پیشت دست و پا بسته‌م و
هیچم، میدونی قصدم رو
خدا، ای خداااا
می‌بینی بال و پر شکستم
بازم اینجا نشستم
تنها به امید تو هستم
خدا، ای خداااا
می‌دونی خیلی خسته‌م و
پیشت دست و پا بسته‌م و
هیچم، میدونی قصدم رو
خدا، ای خداااا
می‌بینی بال و پر شکستم
بازم اینجا نشستم
تنها به امید تو هستم
خدا، ای خداااا