من یه زخمیم مثال خیلیا که می بینیشون
تو این دنیا گلای آرزوتو می چینیشون
ولی من ندارم هیچ آرزویی واسه موندن
ولی تو بازم تو خیابون منو میدی نشون
فکر کردی احساس توی دل من جاش خالیه پس
من دارم مینویسم چون توی ذهنم قافیه هست
نگو تو کافیه پس
چون که من شک دارم که هنوز فرصت هست تو این وادیه پست
تو میخوای عوض بشی منم میشم بانیه امر
که تو سرعت عوض شدن تو کم میاره ثانیه هم
آره من یه زخمیم زخم منم کاریه پس
حرف من نخه و افکارت دار قالیه پس
عمری گذشتو دستای پینه بسته بوده به کار همیشه تلاش کردم برسم به روز وصال
دست زیاده واسه کارو تلاش تو این دنیا ولی نیست واسه دستای تو حامیه دست
تو دلت داری مثل من یه زخم از کینه پر سینه
که هدف پاره شدن زانوی شلوار جینه
من یه زخمیم از این عقده های پوچ زخمی که تو این سن سایه نفرت بیوفته روش
من یه زخمیم مثال برگ از یه باد تند مثله یه پروانه ای که جون میده کنار گل
من یه زخمیم داشته باش توقع از من که حرفی بزنم که تو درک نکنی اصلا
من یه زخمیم
تویی زخمی حرفای من
دوس داری درک کنی زندگی منو
درد منو نمیفهمی آخه خودم ازش در میرم
میدونی که تنم رفته با
یه روح زخمیو دنیا با یه رد پا
توی این دنیا
بزا بگم با صدای بلند بهت من یه زخمیم
زندگی که میپیچه تو این خلافای شهر
باید مثل من سر بدی از سرابای قبر
نیا طرفای من چون من زخمیم
ولی دست برنمیدارم من از تصمیمم
دوس داری بفهمی چی میگزره توی کلم
فک میکنم با من دشمنن همه از دم
خیلی سخته همش از دست نفست در بری
جای عشق تو سینم پس دارم بد دلی
توی بدن من هنوز جریان داره تنفس
ولی یه چیزی بهم میگه که وخت تلف کن
میخونم واسه کسی که هست راهی مقصد
تو زندگیت هدف داری ؟ گهیه بد بخت
قبرم بزرگه ولی من توی زاویه دفنم
گوشه گیرم و بودم من راویه هر غم
دستتو بده به من تا ببرمت به حقیقتو
بهت بگم که دیگه شعار نده دیگه کافیه احمق
هر لگدی که چاقو رو میکاره از پشت
جایه حلقه بخیست رو دیوار انگشت
دلت نسوزه واسه من من یه مردم فقط
که دوس داره در بره از این قفس
دیگه دستای کسی توی دست من نیس
خدا حق همه رو دادی پس حق من چی
من دارم میخونمو تو هنوز نتونستی
وصل کنی حرفمو وقتی بهت میگم
من یه زخمیم
تویی زخمی حرفای من
دوس داری درک کنی زندگی منو
درد منو نمیفهمی آخه خودم ازش در میرم
میدونی که تنم رفته با
یه روح زخمیو دنیا با یه رد پا
توی این دنیا
بزا بگم با صدای بلند بهت من یه زخمیم