Bahram
Dige Nemikhamet
[متن آهنگ «دیگه نمی خوامت» از بهرام]

[قسمت ۱]
یه نگاه روی زمین، تف می‌ندازم رو آسفالت
هنوز هم تو یادمه سردی چشمات
وقتی داشتی می‌رفتی، حرف‌هام یادت هست؟
گفتم «رفتی دیگه برنگرد، همین و بس»؛
ببین غباری که نشسته رو قاب عکست
دیگه حالم بهم می‌خوره از ریخت نحست
برو، حتی ازت نمونه یه رد پا
دنیا دیواری دیگه کشیده بین ما
دیگه من نمی‌خوام ببینمت یه لحظه هم
حتی نمی‌تونی نزدیک بشی یه درصد
حالا ببین فاصله‌مون شده یه فرسخ
دیگه دیره، گذشته یه وجب آب از سر
برو خطری می‌شم، اگه بی‌رحم بشم
کینه‌ت می‌مونه تو دلم حتی پیر هم بشم
وقتی ولگردی تو خیابونا، بپا پشتت رو
چون که نمی‌ذارم بگذره یه لحظه خوش به تو
اگه فحش بدم، دادم ارزش به تو
حرف‌هام می‌خوره مث یه ترکش به تو
تو که می‌گفتی صاحب باطنِ پاکی
ولی از الان می‌بینم که تو ساکنِ خاکی

[همخوان]
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه نمی‌تونم ببینمت، برو از پیشم
دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه نمی‌تونم ببینمت، برو از پیشم
دیگه نمی‌خوامت

[قسمت ۲]
خدا من رو ساخته منتظر مرگ من
تو رم کرده بود پتکی واسه‌ی ترگ من
ولی نتیجه‌ای نداشت هرچی فکر می‌کردیم
مقدس‌ترم از چیزی که تو ذکر می‌کردی
فکر کردم من خدا بودم و تو بنده‌ی من
نمی‌دونستم زار می‌زدی از خنده‌ی من
برو کونده، زل نزن هی به من
می‌تونی با هر کی باشی غ-غ-غیر من
دیگه مهم نیست داشته باشی بدخواه مدخواه
چون که داف‌ها می‌یان پیش من صد تا صد تا
ولی دیگه عادت کردم به درد و رنجات
تو جامعه می‌رونم من ضد هنجار
پس بهتره دیگه نری با من کلنجار
چون ممکنه بکشمت من سرانجام
من دیگه باور نمی‌کنم خیسه چشمات
دیگه قسم نمی‌خورم من پیش پلکات
داستان رو تموم می‌کنم با تلخی واست
ولی نمی‌کشمت تا بشه درسی واست
گوش بده حرف‌هام رو، اینه حقیقت
منتظرم اسلحه ولو شه رو شقیقت
بذار نظرم رو بگم بهت دقیقا
متنفرم ازت دیگه شدیدا
رفقایی دارم که واسه من سر میدن
مخالفام از طرز خوندنم ترسیدن
پس احتیاجی نیست حتی دیگه به اسم تو
دیگه نمی‌خوام بدونم حتی حست رو
ولی این دفعه با بد خری درافتادی
چشم بزنی می‌بینی که بی سر افتادی
[همخوان]
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه نمی‌تونم ببینمت، برو از پیشم
دیگه نمی‌خوامت

برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه نمی‌تونم ببینمت، برو از پیشم
دیگه نمی‌خوامت

[قسمت ۳]
عزیزم من حالیم نمیشه مرد یا زن
اگه به پاش میوفته می‌زنم از سر ز تن
پس بهتره جلوتر نیای از مرز من
چون که ممکنه جونت رو بدی قرض به من
اصلا التماس نکن، چون که نمی‌بخشمت
یادمه به من می‌گفتی که نمی‌خواستمت
برو و خفه کار کن، دیگه نمی‌خوام بشنوم
مجبورم نکن که دلت رو بشکنم
باید می‌ساختمت من مث یه برده
ببین دست‌های گرمم حالا چقد سرده
تو مُردی واسم، می‌خوام خاکت کنم
با خوندنم می‌خوام دشمن‌هام رو ساکت کنم
حیف شعرهایی که نوشتم برات
حیف اون همه مدت که نشستم به پات
نامه‌هات پاره میشن توی دست‌های من
می‌دونم خوشحالی از شکست‌های من
کلماتم مث بارون می‌باره رو تنت دیگه
نمی‌کِشم دست نوازش رو سرت
اره باید هم گریه کنی چون حقته
این همه محبت دیگه بستته
این چیزیه که بهش میگن سرنوشت
تو دفترت یه نقاشی از من بکش
چون که تا ابد نمی‌تونی من رو ببینی
باید تنهای تنها توی خونت بشینی
[همخوان]
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه نمی‌تونم ببینمت، برو از پیشم
دیگه نمی‌خوامت

برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه از جلو چشام دور شو، دیگه نمی‌خوامت
برو دیگه نمی‌تونم ببینمت، برو از پیشم
دیگه نمی‌خوامت