Bahram
NAMEYEE BE RAYEES JOMHOOR
[متن آهنگ «نامه ای به رئیس جمهور» از بهرام]
[مقدمه: محمود احمدینژاد]
واقعا مشکل مردم ما
الان شکل موی بچههای ماست؟
خب بچهها دوست دارن موهاشون رو
هر جوری بذارن؛ به من و تو چه ربطی داره؟
دولت باید بیاد اقتصاد رو سامان بده
فضای کشور رو آرامش ببخشه
امنیت روانی درست کنه
پشتیبانی بکنه از مردم
مشکل مهم جوانهای ما اینه که مدل موشون رو
چه جوری بذارن و دولت هم نمیذاره؟
الان مشکل کشور ما اینه که مثلا
فلان دختر ما، فلان لباس رو پوشید؟
یعنی الان مشکل کشور ما اینه؟
یعنی مشکل مردم ما اینه؟
[همخوان]
میخوام روشنی عقدهم رو خاموش کنم
ولی نمیتونم حرفات رو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود
پس مینویسم نامهای به رئیسجمهور
میخوام روشنی عقدهم رو خاموش کنم
ولی نمیتونم حرفات رو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود
پس مینویسم نامهای به رئیسجمهور
[قسمت ۱]
با عرض سلام خدمت رئیسجمهور محترم
واسه گفتن حرف میشمرم فرصت رو مغتنم
تو که گوش میکنی به حرف هر سلیقهای
میشه وقتت رو به من بدی چند دقیقهای؟
من نگرانم واسه تاریخ تحریف شده
واسه مغز جوونایی که تحریک شده
درد ما دوا نشد، دکتر مملکت
که شعاراتون هم بدتر به ماها حمله کرد
مخم بیداره ولی ترجیح میدم باشه تو خواب
تا اینکه سینهم بشه سنگ قبر آرزوهام
عمر من رفت به درک؛ واسه نسل بعدـ
میخونم؛ مث اینکه فعلا به ما وصله درد
وصله کرد تیکهی غم رو، بس که منـ
میبینم نابغههامون هم شدن نسل گرد
هیچوقت تصور نمیکردم بشیم اینطوری
که داشته باشیم میلیونها جوون دینگریز
ملت خلاف میکنن تا برن زندون واسه جای خواب
خیلیا وقتی مُردن عکسشون بدرقه نشد با یه قاب
میدونم حرفای من میخوره تهش به بنبست
ملت میرن مسجد هنوز تا کفش بدزدن
بخدا این همه ادعا نیشخند داره
ایران صادر میکنه دختر هیجده ساله
رو زمین نشستی فکر کردی که اوجه پس
امید من به نجات، در حد معجزهست
تو خودت خوب میدونی چقدر شده درگیری زیاد
به خدا قرآن روی طاقچه گردگیری میخواد
فقط شعار که دنبالش هستین فقط تا ماـ
بشینیم قرآن به دست بکنیم فقط دعا
سند حرف منه چهره سطح شهر
یه چرخ بزن تو دوی نصف شب به بعد
نفس بکش این آسفالته که بوی خون میده
دقت کن، یه جوون اون گوشه داره جون میده
[همخوان]
میخوام روشنی عقدهم رو خاموش کنم
ولی نمیتونم حرفات رو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود
پس مینویسم نامهای به رئیسجمهور
میخوام روشنی عقدهم رو خاموش کنم
ولی نمیتونم حرفات رو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود
پس مینویسم نامهای به رئیسجمهور
[قسمت ۲]
تو گفتی دولت من دولت آرامشه
که ذهن مردم واسه حمایتت آماده شه؟
وسعت فکر منه از خزر تا خلیج فارس
نمیخوام از من بگیرنش، بشه دریچه بازـ
برای بد شدن اوضاع و برای جنگ
حرفش مال توئه، عواقبش برای من
هنوزم بُهتزدهم و نشستم من به حیرت
که چرا جای خون نیکوتینه توی رگ غیرت
کاشکی من هم محافظ داشتم که دورمـ
وایمیسادن و دم میزدم از امنیت
ولی خیلیا دنبالم هستن الان که
منو بگیرن یا که در رم از دست کلان که
این هم شده زنده بودن
حرفام رو تموم میکنم، میتونی قبولش کنی
یا با گرفتنم ظاهرا تمومش کنی
ولی بدون اگه بگیرم حتی خوی حیوون
قلمم با قدرت میچرخه حتی توی زندون
[همخوان]
میخوام روشنی عقدهم رو خاموش کنم
ولی نمیتونم حرفات رو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود
پس مینویسم نامهای به رئیسجمهور
میخوام روشنی عقدهم رو خاموش کنم
ولی نمیتونم حرفات رو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود
پس مینویسم نامهای به رئیسجمهور