[ورس یک – جیدال]
روز من گذشت و شُدش شب من رَدو
ولی یادمه هنو طمع سخته اولو
صورتِ خونیم لبِ جدول و
یادمه هنو طمع چک افسرو
آره میاد خوب به یادم
تصویراش مونده با من
گذشته بوده اما
خاطره ها موندگارن
کوچهها ته نداشتن کل راه تنها
خون باریدن ابرا مثِ جمعه با فرهاد
وسطِ بوسه ها اما زنگِ دره خونه
خبرِ بد آورده صورتِ تو پریشون
بهم میگی نری پایین و اعصابم ولی خُرده
اون شب واس همیشه بود که رفتی اَ اون خونه
رفتی و رفتم همه نرفته ها رو
سرد انگار یخ شدم من سنگِ خارو
سیاه کردن آسمون هفت رنگِ ما رو
ولی یه حس بهم میگفت بزن وسطو خالو
[کورس]
توو این دنیا که تو خالی
رنگش عوض میشن توو ثانیه
تنها توو باد و بوران میره
دلش یه دریاست که طوفانیه
وقتی که شبا طولانیه
اون یاغیه میگه نور باقیه
تنها تو باد و بوران میره
دلش یه دریاست که طوفانیه
[ورس دو – مدگل]
راهمون جدا شد رفتم
به آغوش ترس من
جدایی برام سوال شد
نبودی بگیری دستم
بگی ببین میبینی حس میکنی
چیزی نیست توو سرته فکر میکنی
وقتی رفتی دردا شد مال تنهایی
برا فرار نمونده بود برا من راهی
خونه بویِ خون میداد
صدای دروغ میاد
نفرت توو لباس عشق
بهم میگفت ازم جونمو میخواد
[کورس]
توو این دنیا که تو خالی
رنگش عوض میشن توو ثانیه
تنها توو باد و بوران میره
دلش یه دریاست که طوفانیه
وقتی که شبا طولانیه
اون یاغیه میگه نور باقیه
تنها تو باد و بوران میره
دلش یه دریاست که طوفانیه