Rez (Iranian rapper)
Dokhtare Maman
[قسمت 1]
خونه براش بزرگ قَدّه دنیا
خونواده مهّم مثِ یه بنیان
همش کنارشن اون عاشقه مامانشه
شبا با اون میخوابه صبح با صداش پا میشه
یاد گرفته زندگی کردنُ از اون
ارزشُ میشناسه نمیفروشه ارزون
همه دنبال پولن اون دنبالِ مفهوم
اون مثِ کارآگاس من براش مظنون
من براش مجنون اونم لیلی
میگه دوسم داره آره خیلی
خواب میبینه که من پیششم هر شب
وقتی که پیششم میگه شرمندم
با من بازی میکنه چون من بازیکنم
توپُ میندازم تا راضی کنم
اونُ از خودم بمونه باهام
میتونی صداش کنی دختره مامان
[همخوان]
اون دختره مامانه
اون دختره مامانه دختره مامانه اون همیشه باهامه
اون همیشه باهامه همیشه باهامه
[قسمت 2]
روزا میگذرن میرن
از مردم میسازن اون بیرون موجوداتی بی رحم
که به 30 نرسیده فک میکنن پیرن
با پول مواد قاچاق در گیــرن
دخترک تو خونه نشسته مثِ دسته گُل
منتظره یکی بیاد دمِ در با دسته گُل
بگیره دستاشُ رد بشن دوتایی از یه پُل
ازدواج خوشبختی دوتا حلقه چنّ تاگُل
رویِ کاغذ ضمانت مُهرُ امضاء
حقیقت مرموزه ، این وسط همش پنهان
طرف معتاده ، توو دروغ استاده
طرف هرچی گفته زرِ مفت بوده پُز داده
پدر مادرش جمعش کردن که الان اینه
گفتن زن میگیریم براش پیِ زندگی بگیره
یه روانیه با خودش دشمن
تو اون خـــونه وای به اون دخـتـــر
[همخوان]
اون دختره مامانه
اون دختره مامانه دختره مامانه اون همیشه باهامه
اون همیشه باهامه همیشه باهامه
[قسمت 3]
ازدواج ، سنّتی رخت دل میشوره با اَشک
هر وقت که فرصتی پیدا میکرد
مامانُ نگا میکرد ، مامانُ صدا میزد
اما اون بود توو قابِ عکس
مکس
شبا که در میرفتن یه روزی سر زد
طرف اومد خونه این دفه با سردرد
تا دخترک حرف زد شروع شُد جرّ و بحث
اون درو بست ، احساسِ ترس
موج میزد توش خواست اینو بفهمونه
گفت از پیشش میره تا اونُ بترسونه
همینطورم شُد کنترل اُفتاد
تصویر بهم ریخت دوباره شُد اون معتاد
حمله کرد به سمتش پرید روش
من رفتم بگیرمش رد شُدم از توش
رسیـد به دختر گرفت گَلوووش
انقد فشار داد تا اون رفت از هــوش
اون دختره مامان بود