{آلبوم گوزن | متن آهنگ «رقص؛ پیچک» از علی سورنا}
{صحنهی اول}
دوتا پاتو میزدی رو سنگ سرما
آتیش کشیدی توی جنگ سرما
کشیدی با چه قوسی تو موهات دستتو
پا کوبیدی شیشهی خونهها شکست
تویی خنده به جنگ
موی دماغ خونهها؛ عطسهی سنگ
پا کوبیدی با چشمای بسته چه رقصی
رو خورده شیشههای شکسته میکردی
فصل باد واقعیت در آغوش گرفته بودم یالت رو
تو با فشار رقصیدی توی باد سیال
و رقصیدم پشت رقص سیال تو
از تراس خونههای قصه نامهای رقص کنون
از دستهای زنی مضطرب رها شد
مثل دستمال و کاغذا و ساقهای زرد
ما رقصندههای ارکستر واقعیت
رقص میشدیم و رقص میشدی
تو تو چادر سیاه شب غرق میشدی
با موج خروشان تیرگی مقابل من
آروم میافتادی توی ساحل من
من با تو دیدم که مرگ پس میکشه
یه مغروق چطور بازم نفس میکشه
من آری به زندگی رو با تو فهمیدم
اینکه این بار سنگین رو سر سخت میکشه
{همخوان}
دنبال تاریخ بگردید
تو دست و پای زخمی آهنگای ما
دنبال تاریخ بگردید
تو شعرهای واقعی باورای ما
دنبال تاریخ بگردید
تو سایههای زیر عفونت ستم
دنبال رقصندههایی
که رقصشون گلوله است تو صورت ستم
دنبال تاریخ بگردید
که قدرت نداره اعتنا به رقص ما
دنبال تاریخ بگردید
تو صحنههای وهم خواب پابرهنهها
و تو از شهر و هر صدا
که میای به سمت زندگی واقعی
یعنی مبارزه میون خورشید و وهم سایه ها
دنبال تاریخ بگرد
{صحنهی دوم}
رقصیدیم تو این جهان تنگ بنا شده
این ارواح مغروق مردگان رها شده
با گوشهی چشم نگاهمون میکردن آجرا
تو استخون بیجون خونههای فقر
وقتی که باد جدایی آواز شد
آخرین اصطکاک دست ما ساز شد
من از پشت کشیده شدم توی طوفان
من پنجههام مشت؛ تو پنجههات باز شد
از اون روز که تو سایهها جدا شدیم
مثل همه همسایهها جدا شدیم
دو جوونهی کوچیک رو نهال زندگی
که تو روز تقسیم شاخهها جدا شدیم
هوای شاخهی من شَک شد
دور از شاخهی تو، شاخهی من تک شد
تا آخرین لحظه رسیدی به بودن
تا فهمیدم درخت این قافله، پیچک شد
{همخوان}
دنبال تاریخ بگردید
تو دست و پای زخمی آهنگای ما
دنبال تاریخ بگردید
تو شعرهای واقعی باورای ما
دنبال تاریخ بگردید
تو سایههای زیر عفونت ستم
دنبال رقصندههایی
که رقصشون گلوله است تو صورت ستم
دنبال تاریخ بگردید
که قدرت نداره اعتنا به رقص ما
دنبال تاریخ بگردید
تو صحنههای وهم خواب پابرهنهها
و تو از شهر و هر صدا
که میای به سمت زندگی واقعی
یعنی مبارزه میون خورشید و وهم سایه ها
دنبال تاریخ بگرد