Ali Sorena
Ba Man Ghadam Bezan
[آلبوم آوار / متن آهنگ "با من قدم بزن" از علی سورنا]
[قسمت اول]
با من قدم بزن
با هر دردی که همراته
محکم به اندازهی
لبخندی که فریاده
آروم زیر خاکستر
با من قدم بزن امشب
با هر چی که تو دستاته
هر کفشی که تو پاته
با من قدم بزن
من هوای تو رو
نفس میکشم
دست بیار به سمتم
از کل دنیا
دست میکشم
دلیل بیداری
توی شبهای منن
روزای تو
حرفهای ترین قاب بسته
روی لبهای منن
گوشای تو
با من قدم بزن
رفتن تقدیره پاهاته
سکون، مرگ انسان بودنه
حرکت دلیل آغازه
یا آینه رو بشکن یا
تکرار و ازش بِکن با
احساس و قدم
امشب با من قدم بزن
امشب باش
با من بیا
به حرمت صدا و
خوندن از خون
و بودن و غرور
و موندن از جون
تو راههایی که پر غربت بود
عابر شدن چه جرات بود
بالا رفتن رویا بود
زمین نخوردن
قدرت بود
زمین نخوردیم
با من بیا به حرمت
نگاه هنرمندی که
رنجی نداشت
رنجیدنش واست
ندیدی جنگیدنش رو
ندیدی ترسیدنش رو
ندیدی
شاید یه روزی، فهمیدیش
شاید یه روزی، فهمیدمش
[قسمت دوم]
باهام بیا تا نخشکه
اون که کاشتیم، هنو نمرده
کسی دیگه نپرسه
میتونم بپرسم
به حرمت اون هنرمند
کهاز ترس نمرده
شاید اصلا نبرده
ولی برچسب نخورده
بیا حتی اگه دوره
اگه سرت، رو تنت مغروره
شب قدم بزن از جونت
اگه شب قدم زدن، ممنوعه
توی راهی که آروم نمیشد
هیچی بهتر از قانون نمیشد
بیا به حرمت
له کردن قانونی
که به قانون نمیخورد
با من قدم بزن
من هوای تو رو
نفس میکشم
دست بیار به سمتم
از کل دنیا
دست میکشم
دلیل بیداری
توی شبهای منن
روزای تو
حرفهای ترین قاب بسته
روی لبهای منن
گوشای تو
با من قدم بزن
محدودیت دیدته
نه کشور، نه دینته
نه کُل سرزمینته
وقتی چشات خوب ببینه
کسی نمیتونه چوب بچینه
تو چرخت، چرخ بزن
تو چرخت، چرخ بزن
با من بیا به حرمت
سنگایی که هست دور پامون
اون دیدنی که
هست تو چشامون
به حرمت دشمنامون
آزاد بودن رو حس کنیم
یه قطره بسه
از کل بارون
به حرمت تفاوت نگاه ما
با هم دورههامون