Arta
Haminim Ke Hastim
؛{همخوان: سمی لو}؛
بیا بسپاریم به باد ببره ما رو یه جا
دور از این ثانیه ها، دور از این ثانیه ها

؛{قسمت ۱: کوروش}؛
بالاخره یه روز تش که میمیریم
پَ الکی‌ به خودمون سخت نمیگیریم
زندگیو تو لحظه میبینیم
برمیگردی پیشم هر سِری میری
میکنیم از دست عقربه فرار
هر دفعه موقع رفتنت نیاد
ولی‌ میرسه بهمون بازم اَد سرِ قرار
دلم از تهران هم تنگ تره برات
باشی‌ نمی‌زنم کوکول هی‌ بیخود
موجا موزیکشون طلوع پلی میشد
رویِ ملودی اوکللی قفل
چشات دروغ نمیگفت
همینیم که هستیم
همه نشستن، میریم برقصیم
رو همه دنیا، چشا رو بستیم
همه ساعتا رو زدیم شکستیم
یه یه یه

؛{قُلاب: سمی لو}؛
همینیم که هستیم
همه نشستن میریم برقصیم
رو همه دنیا چشارو بستیم
همه ساعتا رو زدیم شکستیم
یه یه یه
همینیم که هستیم همه یه شکلن
ما ها برعکسیم، تا با همیم نه نمیترسیم
همه قانونا رو زدیم شکستیم
یه یه یه
؛{قسمت ۲: رها}؛
میرفتی و تنگ میشد دلت
برمیگردی قول بده
بذار هرکی‌ هرچی‌ گفت بگه
هر چی‌ شد بشه
حرص دنیا رو نخور
تهش به ما چیش میرسه
این دیوونه سرِ تو شهرو به آتیش میکشه

؛{قسمت ۳: آرتا}؛
نمیکنی جرو بحث خیلی‌ وقته
منو فرض بیبی بچه
فهمیدی که سرو تهش نمیرزه
این روزا بر نمیگرده
دیگه اَ تو بد نمیگن بم
میکنیم همو درک یکی‌ خسته میشه
نمیکنه منو غرق یه ریز اشکت دیگه
یه یه یه
واسه برگشتنت، هر وقت هر کاری
کردم منِ احمق سرت، به چِشمت نیومد
از پیشت رفتن از عمد دلتو شکستن همه
ولی‌ من نه
بده من دستتو بریم از شهر بیرون مثل قبلاً
تو یه کلبه وسط جنگل بغلتم واسه توئه قلبم من

؛{همخوان: سمی لو}؛
بیا بسپاریم به باد ببره ما رو یه جا
دور از این ثانیه ها، دور از این ثانیه ها