Arta
Hanooz Yadame
[قسمت ۱: کوروش]
هوا سرد، تو بغلم ندارمت
ایندفه رَم فدا سرت
پیش اومده برا همه
ولی خب هنو یادمه، نگاهتو خوب
صدات تو گوشم
چشاتو بوس کردم
بستیشون و بقیه ش مثل یه خواب دروغ بود
بخواب دروغگو
من چی؟
من که خیلی وقته چشام بسته بِیبی نمیشن
فکر اینکه دستتو تو دستِ کسی ببینم
دوس دارم با من نبودی هم به همه بگی، «نه»
هنوز هرجا با هرکی حرفت که میشه میگم

[همخوان: سامی لو و رها]
هنوز یادمه چشاتو خوب
که می شد تا تهِ حرفاتو خوند
اگه شبِ آخره، فردا رو دور بریز با تن لاغرت
برفا رو پودر
نه، اون با منه، هر جای خونه
شب تو خوابمه، دستای دورش
هنوز خواسته مه من با تو بودن و
رد شه باز تنت از تار و پودم

[قسمت ۲: آرتا]
دادی خطو نشون بهم، زدیم
بعدش گفتی، «ببین، خط این نشون که
اگه ترجیح دادی منو به اون
یه روز برو خودت
من نمیخوام از تو به زور عشق
خوش گذشت، هردو بهمون، حیف
از تو به زور چت چپ شده بود پیک
می زدیم، می خوردیم الکلِ خوب
خودت زدی این دو بندو به زور گره»
با خودم می گفتم، «نکنه اون بره!»
سقف پر دود، می رفت دست لای مو
چشت، پر اشک شده بود
دادی به من تو یه بوس
گذاشتی سر روی شونه م
گفتی، «نرو، بمون، ولش»
آره، زدی تو این حرفو یه روز بهم
الآنی که این دیگه سنگ شده پودر بده
پس تو یه لول بهم، قلبو بشکون بره
[همخوان: رها و سامی لو]
هنوز یادمه چشاتو خوب
که می شد تا تهِ حرفاتو خوند
اگه شبِ آخره، فردا رو دور بریز با تن لاغرت
برفا رو پودر
نه، اون با منه، هر جای خونه
شب تو خوابمه، دستای دورش
هنوز خواسته مه من با تو بودن و
رد شه باز تنت از تارو پودم